اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، در بردارنده خاطرات عالم محقق آیتالله رضا استادی است. این مجموعه به همت عبدالرحیم اباذری تدوین یافته و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به انتشار آن اهتمام ورزیده است. تارنمای ناشر درباره محتوای کتاب، به نکات ذیل اشارت برده است: «نهضت حضرت امام خمینی (ره) که در سال ۱۳۴۱ شروع شد، در نهایت در سال ۱۳۵۷ منجر به فروپاشی رژیم پهلوی، پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام مقدس جمهوری اسلامی گردید. در این دوران مبارزه و تدارک، روحانیت بیدار و آگاه با پیروی از تعالیم مرجع عصر، در کنار رهبر نهضت محور مبارز علیه بیداد پهلوی بودند. از اینرو خاطرات و مشاهدات آنان از وقایع آن دوران، بهترین منبع برای مطالعه نحوه شکلگیری، نضج و در نهایت پیروزی انقلاب اسلامی است که پرداخت به جمعآوری و تدوین این خاطرات، به منزله نگارش تاریخ نهضت اسلامی و انتقال بیکم و کاست آن به نسلهای بعدی است. آیتالله حاج شیخ رضا استادی در زمره آن دسته از روحانیون است که از آغاز نهضت حضرت امام خمینی با این حرکت اسلامی همگام بوده و بیشتر در جبهه فرهنگی کوشیده است. خاطرات ایشان برشی با اهمیت از تاریخ حوزه علمیه قم و تهران را در بر میگیرد که در واقع مرحله تدارک برای قوت گرفتن نیروهای مذهبی شد. علاوه بر مطالب ذیقیمتی که درباره حوزههای علمیه و اساتید آنها در این کتاب آمده است، راوی از سیاهکاریهای رژیم پهلوی و خفقان حاکم در جامعه، به هیچ وجه بیتوجه رد نشده است. عمده فعالیت ایشان در دوره پهلوی در جبهه فرهنگی و علمی متمرکز بوده است که حتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این تکاپوها ادامه داشته است. برگزاری چندین کنگره مهم، عضویت در هیئت امنای برخی مؤسسات علمی و پژوهشی و سرپرستی و هدایت چندین کانون فرهنگی – دینی، از جمله فعالیتهای ایشان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است....»
راوی در بخشی از خاطرات خویش، در باب نسبت اعتقاد به وحدت اسلامی با پذیرش ولایت اهل بیت (ع)، براساس دیدگاههای امام خمینی آورده است: «یکی از اشتباهاتی که برای برخی از کسانی که به مسائل مربوط به امامت و ولایت اهمیت فوقالعاده میدهند (و واقعاً هم بسیار مهم است، زیرا اسلام بدون امامت کامل نیست و شاهد آن آیه تبلیغ و آیه اکمال دین و اتمام نعمت است)، این است که فکر میکنند هر کس از اتحاد و وحدت مسلمین دم میزند، ولایتش ضعیف است یا به مسائل مربوط به ولایت اهلبیت (ع) اهمیت نمیدهد. اگر اینها مقدمه وصیتنامه حضرت امام و مطرح کردن حدیث ثقلین و مکتب تشیع را، آن هم با آن بیان علمی و منطقی و رسا ببینند و منصف باشد، اعتراف میکنند که اشتباه کردهاند. این مقدمه بود تا مطلبی را نقل کنم: یکی از گستردهترین و محکمترین کتابهایی که در حقانیت مذهب شیعه و اثبات امامت حضرت مولیالموحدین علی (ع) نوشته شده، کتاب عبقات الانوار است. این کتاب در چند مجلد بزرگ در هند چاپ شده و در سالهای اخیر هم، تعدادی از مجلدات آن از روی همان چاپ هند افست شده است. یکی از مجلدات آن مربوط به حدیث ثقلین است که با تحقیق دو نفر از علمای اصفهان، در شش جلد حروفچینی و چاپ شده است. جلد دیگر آن که مربوط به حدیث غدیر است، نیز با تحقیق یکی از علما در قم و ظاهراً در ۱۰ جلد حروفچینی و چاپ شده است....»